سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پرسپولیس سرور ss

 
 
در زمانه ما اما...(شنبه 85 آذر 18 ساعت 11:36 عصر )

Two Years

می‌شود پا به فراتر از این حرفها گذاشت. و سهراب این کار را کرد. این حرفهایی که تمام زندگی انسان را تشکیل می‌دهند. و زمانی نبودند. زمانی که انسان از اقوام یک شاخه بود...

او رفت و گشت. نه در تصوراتش! گرد همین جهانی که می‌بینیم؛ و آنقدر بی‌تفاوت از کنارش می‌گذریم که انگار کار مهمتری داریم! او کار مهم‌تر را دریافته بود. و شعرش را آنقدر پیچیده گفت تا به سادگی دنیا شود. و ما با شعرش همان کاری را می‌کنیم که با دنیا کردیم!...

قرار نبود از سهراب بنویسم. می‌خواستم از وسعتی بگویم که اینجا به روی آن پهن است. سرزمین لینکها و ارتباطها. و اینکه کار ما اینجا، کلیک کردن روی لینکهایی است که در شعر سهراب می‌بینیم. لینکهایی به شرق و غرب و فراترها و فروترها. لینکهایی از اساطیر تا امروز. لینکهایی به درون یا برون. لینکهایی به سطوح ایثارگر یا به حجمهای سبز. لینکها و پنجره‌های جدید. به هر حال بعد از کانکت شدن باید از جایی شروع کرد. من از سهراب شروع کردم. اولین پنجره ای بود که نمی‌دانم کی و از کجا باز شد. و من بی هیچ تعصبی روی این Home page ،‌ شروع به گشت و گذار کردم و لینکها و پنجره‌ها و وسعت‌های تازه... و این است یک Analogy از آنچه که اینجا می گذرد!

اما چیزی فراتر از این انباشتِ لینکها در History هم اتفاق می افتد. که در هیچ قیاسی نمی‌گنجد. و آن استحاله‌ایست که در شیوه تماشای ما رخ می دهد:
«...چون به درخت رسیدی، به تماشا بمان. تماشا تو را به آسمان خواهد برد. در زمانه ما، نگاه کردن نیاموخته اند...» (هنوز در سفرم/ص???)

پنجره ها را کمی جدی بگیریم. و برویم و بگردیم. نه در تصوراتمان! گرد همین جهانی که می‌بینیم. و کاش این‌قدر بی‌تفاوت نمی‌گذشتیم. و می‌دانستیم می‌شود پا به فراتر از این حرفها گذاشت. و سهراب این کار را کرد...

حاشیه?- لطفا اگر قالب جدید وبلاگ مشکلی داشت خبر دهید. قالب جدید DivBased است و بنابراین از قبل سریعتر بارگذاری می‌شود. همچنین قسمتهای مختلف وبلاگ، در حالت آفلاین نیز از کلیدهای بالا قابل دسترسی است. بد نیست سری به دریافت فایل و لینکستان بزنید. چیزهای تازه ای اضافه شده!... و در آخر نظرتان در مورد قالب فراموش نشود!

حاشیه?- فکر می کنم در سال اول کار وبلاگ، دوستان بیشتری همراه بودند و در شرح لینکهای! اشعار سهراب کمک می کردند و اما حالا نیستند. یادتان باشد من هم مثل شما هیچ چیز خاصی نمی دانم و فقط در پی لینکها هستم...

حاشیه?- در این میان جا دارد از دوست عزیزم فرزاد اقبال هم بگویم که همچنان دست مرا در پیچاپیچ معناها گرفته و پنجره های جدیدی را از اشعار سهراب به رویمان گشوده. چه می‌توانم آروز کنم جز آنکه کاش می دانستند که می دانستی...

حاشیه آخر: ادامه کارمان یادتان نرود! (به پست قبلی هم مراجعه شود!)

* حاشیه های تازه!:
با تشکر از پرشین وبلاگ که کفشهایم کو را به عنوان بهترین وبلاگ فروردین ماه معرفی کردند. به امید بهتر شدن و پربارتر شدن جامعه وبلاگی فارسی زبانان... انتخاب این وبلاگ را همزمان با سالروز پرواز سهراب (اول اردیبهشت) به فال نیک می گیریم و می دانیم که یاد سهراب همچنان خواهد ماند که او از ماندگاران است...

...

سهراب با دیدن اشکهایشان زیر لب زمزمه می کرد:« درست می‌شه، درست می‌شه»...
(سهراب مرغ مهاجر/ پریدخت سپهری)

سال ????؛ روز اول اردیبهشت؛ ساعت ? بعد از ظهر؛ بیمارستان پارس؛ تهران...
در سالروز پرواز سهراب به سوی وسعت بی واژه ای که همواره او را می خواند، روزی که سهراب هم سطر بود، و هم سپید شد؛ روزی که او ته شب، قسمت خرم تنهایی را تجربه کرد، یادی از وسعتی کنیم که او داشت و ما...

(ضمنا سعی می کنم در اولین فرصت به ادامه بررسی شعر مسافر بپردازم. تاخیر دو ماهه ام را ببخشید!...)



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 3  بازدید

بازدیدهای دیروز:0  بازدید

مجموع بازدیدها: 21643  بازدید


» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «